ویاناویانا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

ویانا جوجوی زندگی ما

سیزده بدر و ویانا

اولین 13 بدر ویانای نازم عمو مهدی مارو به یه ویلا کنار ساحل در سنگاچین دعوت کرده بود و جالب این بود که من و بابا سامان هم اولین بار خونوادگی در سنگاچین آشنا شدیم و بعدش تازه فهمیدیم که هم دانشگاهی و هم رشته هستیم و اما در 13بدر یه تولد خوشگل هم داشتیم ،تولد ارغوان جون البته تولد ارغوان جون 14 فروردین هستش اما دیگه همون جا تولد گرفت و چون جمعیت زیاد بود 3تا کیک خریده بودن که اگر عکس های اون روز رو ازش بگیرم به این پست اضافه میکنم   این هم عکس شما و باباسامان در حال انداختن سبزه در دریا بقیه عکس هارو هم در ادامه مطلب گذاشتم  این هم یه عکس از ویانای ناز من و ارغوان جون که مال 2 ماه پیشه ...
20 فروردين 1392

6 ماهه شدن ویانای عروسکم

12فروردین1392 عروسک قشنگم ویاناجونم 6 ماهه شدنت مبارک ویانای قشنگم امروز چون ناهار خونه عمو سعید دعوت بودیم دیگه نشد برات کیک بخرم و شمع روشن کنیم اما چون همه دوستان تو خونه عمو سعید جمع بودن و دوستای کوچولوت هم دور و برت بودن بهت خوش گذشت                                                   عکس دوست های کوچولوت رو هم در ادامه مطلب گذاشتم                                             &...
20 فروردين 1392

عرض سلامی به همه دوستان عزیز

سلام به همه دوستا ی عزیز و جون جونی مامان ها و خاله ها  و نی نی های نازنین اول از همه می خواستم از اون عزیزای با صفا که از قبل از عید محبت کردن و به وبلاگ ویانای من سر زدن و پیشاپیش عید رو به ما تبریک گفتن تشکر کنم و عذر خواهی برای اینکه تو این مدت فرصت نکردم بیام و من هم انجام وظیفه کنم  بعد هم از همه دوستای نازنین که از این به بعد به وبلاگ ما میان و ما رو با کامنت های زیباشون خوشحال میکنن پیشاپیش تشکر کنم  وچون ما داریم به یک سفر کوچولوی نوروزی میریم من  دیگه نمی تونم کانکت  بشم ولی به امید خدا بعد از برگشتن  برای عید دیدنی میام به  وبلاگتون تا عکسای سال جدیدتون رو ببینم تا اون موقع دلم بر...
1 فروردين 1392